loading...
بدنسازی
arash.ocx بازدید : 325 شنبه 19 تیر 1389 نظرات (0)
یک جلسه تمرین با مستر الیمپیای سال 2006، جی کاتلر
خلاصه: جریان از این قرار بود: شنبه پیش، برای دیدار از مسابقات ملی جوانان در کالیفرنیا، به شهر پسادنا رفته بودم. جی هم آمده بود. این مقاله هم، حاصل تجربه من در تمرین با مستر الیمپیا، جی کاتلر است.

 
 
شرط می بندم تا کنون به حس و حال تمرین با یک بدنساز حرفه ای، یک قهرمان جهان و حتی خود مستر الیمپیا، جی کاتلر، فکر کرده اید. خوب، این فرصت نصیب من شد، اما تنها وزنه ای که بلند کردم، دوربین عکاسیم بود؛ و در پایان، یک جلسه تمرین جی و یار تمرینیش را در کنار ساحل معروف شهر وینس ایالت کالیفرنیا، ماسل بیچ، بتصویر کشیدم.
 
جریان از این قرار بود: شنبه پیش، برای دیدار از مسابقات ملی جوانان در کالیفرنیا، به شهر پسادنا رفته بودم. جی هم که برای نمایش بدنش بعنوان مهمان دعوت شده بود، به همراه یار تمرینی خوبش، دریک فارنزورت، صاحب عناوین جهانی، در شهر بسر می برد. عصر روز ورودم، تلفنی داشتم مبنی بر اینکه احتمالا جی برای فیلمبرداری صحنه هایی از دی وی دی جدیدش که تا پایان ماه جولای (اوایل مرداد سال جاری) به بازار خواهد آمد، در ماسل بیچ تمرین خواهد کرد.
 
من هم که عکاس رسمی نمایشهای ماسل بیچ هستم، فرصت جلب توجه مردم را پیدا کردم. همان شب، پیغام دیگری داشتم که موضوع هنوز مشخص نشده است و خبر قطعی را تا ساعت 9 صبح فردا دریافت خواهم کرد. صبح یکشنبه، خبر قطعی رسید. بساطم را جمع کردم و هتل محل اقامتم را بقصد ساحل ترک کردم. ظاهرا یکشنبه خوشی در انتظارم بود!
 
کمی پس از رسیدنم، جی هم با رفقایش از راه رسید. توریستها، هاج و واج مانده بودند. هر چند هوا ابری بود، اما مردم زیادی در ساحل حضور داشتند.
 
ساحل شهر وینس، پس از دیزنی لند و لاس وگاس، شاید سومین جاذبه گردشگری آمریکا باشد. و در همین ماسل بیچ که بزعم اغلب مردم، مهد بدنسازی جهان است، مستر الیمپیای کنونی جهان، برای انجام جلسه تمرین زیربغل و پشت روز یکشنبه اش، پا بر تخته های صحنه گذاشت. همان جایی که حرفه و افسانه آرنولد و بسیاری از قهرمانان دیگر، رقم خورده است.
 
مستر الیمپیا، پس از دست دادن با مردم و گرفتن چند عکس با جمعیتی که بسرعت افزایش می یافت، تمرینش را آغاز کرد.
 
آغاز تمرین
 
درست است که تمرین در این نقطه از جهان، لطفی وصف ناپذیر دارد، اما من به جدیت تمرین قهرمانی می اندیشیدم که زحمت زیادی برای رسیدن به این جایگاه کشیده است و لحظه به لحظه تمرینش، حتی در مقابل این جمعیت، بر حفظ عنوان فعلیش تاثیر خواهد داشت.
 
سیم کش دست برعکس:
 
اولین حرکت، سیم کش دست برعکس بود. جی، در تمام مدت وزنه زدنش، کمربند چرمی رنگ و رو رفته ای را زیر لباسش بسته بود. ست هایش، از نوع کم تکرار و وزنه سنگین نبودند. در هر ست تقریبا 15 تکرار انجام می داد، و وزنه را در هر ست افزایش می داد. حرکات را بدقت و بشکل صحیح انجام می داد، خبری از کمر زدن و تقلب نبود و در هر ست، نهایت قدرت خود را بخرج می داد.
 
 
سیم کش دست برعکس
 
ددلیفت:
 
سپس، نوبت ددلیفت رسید. از 135 پوند (حدود 60 کیلوگرم) آغاز شد و با 405 پوند (حدود 184 کیلوگرم) پایان یافت. از اینجا بود که موتور جی تازه گرم شد. هالتر را بدون هیچ مشکلی از زمین می کند، اما نهایت بهره را از وزنه می برد.
 
از وزنه نهایت بهره را می برد
 
کم کم عرقش جاری و تاثیر فشار تمرین بر صورتش آشکار می شد. وقتی وزنه ها سنگین می شدند، نوارهای مچ بندش را می بست. فکر می کنم که اگر هنگام تمرین و زدن وزنه های سنگین، نوار مچ بند برای مستر الیمپیا لازم باشد، پس حتما بدرد سایر بدنسازان هم می خورد.
 
ددلیفت
 
هالتر عمودی (تی-بار):
 
حرکت بعدی، هالتر عمودی بود. یک سر هالتری را در گوشه ای محکم کردند و سر دیگر را وزنه انداختند. زور زدن جی، در صورتش و فشار وزنه، در بازوها و شانه هایش کاملا آشکار بود. حتی ساقها و رانهایش هم بخوبی منقبض شده بودند. وزنه واقعا سنگینی به سر آزاد هالتر انداخته بودند.
 
 
هالتر عمودی
 
دمبل تک دست خم:
 
اما جی نظر جالبی درباره وزنه سنگین اظهار کرد. نظری که همه ما هر از گاهی می شنویم. وقتی نوبت دمبل تک دست خم رسید، سنگین ترین وزنه موجود، دمبلهای 110 پوندی (50 کیلوگرمی) بود که برای چنین اشخاصی سبک است (کی گفته دمبل 50 کیلویی سبکه؟). اما جی معتقد بود که "وزن وزنه اهمیتی ندارد، فشاری که از آن می کشید مهم است". با آن دمبلهای 110 پوندی کاری کردند که فشارش بخوبی در صورتشان و عرقی که جاری می شد، مشخص بود.
 
 
دمبل تک دست خم
 
هالتر خم:
 
هنوز تمرین قبلی تمام نشده، نوبت هالتر خم رسید. یک صفحه، دو صفحه، سه صفحه و بالاخره، چهار صفحه وزنه در هر طرف گذاشتند. این حرکت را، من در بهترین شرایط بدنیم، حدود دو سال پیش، با 405 پوند وزنه رفتم. اما جی، آنرا خیلی تمیزتر انجام می داد.
 
وقتی جی هالتر خم می رفت، شکل صحیح انجام حرکت را بخوبی می دیدید. به هالتر نزدیک می شد، آنرا بر می داشت، خم می شد و بدون کمر زدن و تقلب، آنرا در نهایت زیبایی، کاملا بالا و پایین می برد تا اینکه نیرویش ته می کشید.
 
هالتر خم
 
زیر بغل پارویی دستگیره هفتی:
 
حرکت آخر، زیربغل پارویی دستگیره هفتی بود. شکی ندارم که ماشه حجم بیشتر با این حرکت کشیده می شد. در حالیکه کاملا خسته شده و کوفتگی عضله را حس می کرد، هر تکرار را با نهایت قدرت ممکن انجام می داد. براحتی می توانست تمرینش را قطع کند، اما جی، باز هم قصد مستر الیمپیا شدن دارد. باور نمی کنید؟ از خودش بپرسید!
 
 
زیر بغل پارویی دستگیره هفتی
 
مستر الیمپیا جی کاتلر، سفیر بدنسازی
 
جی می گفت که بزودی سفیر ورزش بدنسازی خواهد شد. وی پیش از گرد آمدن انبوهی از جمعیت از کشورهای مختلف دنیا با دوربینها و گوشیهای همراهشان، روی صحنه رفت و لخت شد و اجازه داد که نگاهی به بدن مستر الیمپیا بیندازند. هر چند که این نگاه، اشتهای سیری ناپذیر مردم را فرو ننشاند.
 
 
جمعیت، بیش از این می خواست
 
جی، چند کلمه ای برای مردم صحبت و از آنها تشکر کرد و شکایتی هم از تمرین سنگین نداشت. با آن لبخندی که بر چهره داشت، عنوان "سفیر بدنسازی" را شایسته اش می دانم.
 
این هم نوعی از تمرین با مستر الیمپیا بود. اما از دیدن تمرین او، درسهای بسیاری گرفتم. اول اینکه، جی، تمرینی متفاوت با تمرینهای من و شما انجام نمی دهد. فرق او این است که هر تکرار از هر یک از این تمرینها را بدرستی انجام می دهد؛ شکل صحیح، وزنه ای که تحت کنترل باشد، تمرکز و انقباض عضلات مربوطه در هر حرکت.
 
جی، تمرین متفاوتی نمی کند
 
همه ما این نکات را شنیده ایم، اما جی رعایتشان می کند. موضوع دیگر استمرار است. او، شب قبل در محل زندگیش، لاس وگاس، در نمایشی، فیگور افتخاری گرفته بود، اما خستگی آن، مانع تمرین سنگین روز یکشنبه نشد.
 
آمدن دریک فارنزورت برایم جالب بود. او یکی از کوتاه قد ترین قهرمانان حرفه ای جهان است، و فکر می کنم که همین کوتاهی قدش انسان را می فریبد. من، بواسطه حرفه ام، دائما در کنار این غولها هستم، پس از طرز تفکرم چندان تعجب نکنید.
 
با حضور او بر صحنه، جمعیت متوجه چیزی متفاوت شد. شگفتی مردم در چهره هایشان نمایان بود. ابعاد دریک، فوق العاده است. دور شانه و سینه اش استثنایی است. هر چند به بزرگی جی نیست، اما قطعا او را با یک مربی اروبیک اشتباه نخواهید گرفت. دریک خود را برای مسابقه اروپا آماده می کند که امتیاز تقسم جدید اوزان را برای وی به همراه دارد.
 
جی و دریک
 
این برنامه تمرین جی، کاملا واقعی بود. هیچ صحنه ای، پیشاپیش برنامه ریزی نشده بود و من هرگز برای سوال یا برهم زدن جریان طبیعی تمرین، او را متوقف نکردم. تمرین، بطور عادی برگزار شد. هرچند از این جلسه تمرین برای دی وی دی جدیدی که تا اواخر ماه جولای (اوایل مرداد) فیلمبرداری شد اما هیچ فیلمنامه ای نوشته نشده بود.
 
هنوز نامی برای این فیلم انتخاب نشده است، اما دیدنی از کار در خواهد آمد. اکنون که تمرین جی را از نزدیک دیده ام، می توانم بگویم فنون ظریفی در بدنسازی وجود دارند که بتنهایی قادر به کشفشان نیستیم. باید تمرین حرفه ای ها را ببینیم تا بیاموزیم. اگرچه اغلب مردم امکان حضور در باشگاههای محل تمرین قهرمانان را ندارند، اما بلطف تکنولوژی، می توانند قهرمانان را نزد خود بیاورند!
 
مستر الیمپیا جی کاتلر، سفیر بدنسازی
 
و یک نکته دیگر. اگر امکان سفر به وینس کالیفرنیا و تمرین در ماسل بیچ را دارید، کوتاهی نکنید. مهد بدنسازی، شما را هم بزرگ خواهد کرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
من در این وبلاگ قصد دارم در مورد ورزش بدنسازی اطلاعاتی در اختیار دوستان عزیز قرار بدم تا بهتر بتونن در این رشته موفق بشن arash ocx
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 401
  • کل نظرات : 61
  • افراد آنلاین : 19
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 208
  • آی پی دیروز : 30
  • بازدید امروز : 297
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 297
  • بازدید ماه : 297
  • بازدید سال : 16,696
  • بازدید کلی : 490,406